بررسی آمارهای چند سال اخیر نشان می‌دهد در روزهای سرد سال، مصرف گاز خانگی و صنعتی‌به شدت افزایش می‌یابد و در برخی مواقع فشار بر شبکه انتقال و ذخایر بیشتر از ظرفیت بهینه می‌شود. بخشی از این فشار ناشی از بهینه نبودن مصرف در بخش‌های خانگی و صنعتی و همچنین راندمان پایین نیروگاه‌ها و خطوط تولید است. این فشار نه‌تنها یک چالش انرژی، بلکه یک مسئله ملی، اجتماعی و اقتصادی است که می‌تواند رفاه خانواده‌ها، فعالیت صنایع و امنیت انرژی کشور را تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل، مدیریت مصرف گاز و بهینه‌سازی انرژی، هم یک ضرورت فنی و هم یک سرمایه اجتماعی به‌شمار می‌رود.
تجارب سال‌های گذشته نشان داده است که رفتار مصرفی خانوارها، آموزش و فرهنگ‌سازی و بهره‌وری صنایع نقش تعیین‌کننده‌ای در کاهش فشار بر شبکه دارند. برای مثال، تنظیم دمای مناسب منازل، عایق‌کاری ساختمان‌ها، پایش و بهینه‌سازی خطوط تولید و استفاده از فناوری‌های کم‌مصرف می‌تواند مصرف انرژی را به شکل قابل‌توجهی کاهش دهد و فشار بر ذخایر ملی را مدیریت کند.
دراین باره، استفاده بهینه از گرمایش به این معناست که دمای خانه‌ها بین ۱۸ تا ۲۱ درجه تنظیم شود تا هم رفاه خانواده‌ها حفظ شود و هم مصرف انرژی به حداقل برسد. این اقدام ساده می‌تواند فشار بر شبکه انتقال و ذخایر گاز را کاهش دهد و مانع از افزایش هزینه‌های خانوار و صنایع شود. عایق‌کاری منازل و جلوگیری از هدررفت حرارت، گامی دیگر برای مدیریت بهینه انرژی است. با عایق‌کاری مناسب، افزون بر کاهش مصرف انرژی، آسایش حرارتی خانواده‌ها حفظ و فشار بر شبکه‌های توزیع گاز کمتر می‌شود. این اقدام همچنین به صنایع مرتبط با ساخت‌وساز و تجهیزات گرمایشی فرصت برنامه‌ریزی و بهره‌وری بیشتر می‌دهد.
فرهنگ‌سازی محلی نیز یک عامل تعیین‌کننده در موفقیت این اقدام‌هاست. معلمان در مدارس می‌توانند به دانش‌آموزان الگوهای مصرف بهینه را آموزش دهند و آنها این رفتارها را به خانواده‌ها منتقل کنند.
همچنین روحانیون در مساجد و فعالان فرهنگی در برنامه‌های اجتماعی می‌توانند اهمیت صرفه‌جویی و مسئولیت جمعی را تبیین و حس مسئولیت ملی را تقویت کنند. وقتی این پیام‌ها به شکل گسترده منتقل شود، خانواده‌ها، صنایع و نهادهای مختلف انگیزه پیدا می‌کنند تا به‌صورت هماهنگ و مؤثر منابع محدود گاز را مدیریت کنند. با اجرای این اقدام‌ها، نه‌تنها خانواده‌ها و صنایع از فشار ناشی از محدودیت‌ها در امان خواهند بود، بلکه کل جامعه از بهره‌وری بهینه انرژی و رفاه پایدار بهره‌مند می‌شود. مسئولیت جمعی مردم، همراه با نقش مدیریتی نهادهای دولتی و شرکت ملی گاز ایران می‌تواند بحران احتمالی را به فرصتی برای افزایش آگاهی، فرهنگ صرفه‌جویی و توسعه پایدار تبدیل کند.
البته صنایع هم به‌عنوان بخش کلیدی مصرف‌کننده انرژی، نقش بسیار مهمی در مدیریت منابع محدود گاز دارند. پایش و بهینه‌سازی مصرف انرژی در خطوط تولید ازجمله اقدام‌های حیاتی است که می‌تواند به کاهش هزینه‌ها، افزایش بهره‌وری و جلوگیری از فشار غیرضروری بر شبکه توزیع گاز کمک کند. استفاده از فناوری‌های کم‌مصرف، تجهیزات بهینه و سیستم‌های بازیافت حرارت، افزون بر صرفه‌جویی انرژی، سبب افزایش رقابت‌پذیری صنایع و کاهش اثرات زیست‌محیطی می‌شود.
درنهایت اینکه ، با آغاز نسبی فصل سرما، محدودیت منابع گاز کشور یک چالش ملی، اجتماعی و اقتصادی است که نیازمند همکاری و مسئولیت‌پذیری جمعی است. مدیریت این منابع تنها با تلاش همزمان خانواده‌ها، صنایع، شرکت ملی گاز، نهادهای دولتی و فعالان فرهنگی و مذهبی امکان‌پذیر است.
اگر هر بازیگر نقش خود را به درستی ایفا کند، کشور می‌تواند با مصرف بهینه انرژی، رفاه عمومی را افزایش دهد، صنایع را پایدار نگه دارد و منابع ملی را برای آینده حفظ کند. صرفه‌جویی و بهره‌وری انرژی، نه‌تنها یک ضرورت فنی، بلکه یک سرمایه اجتماعی و فرهنگی پایدار است که می‌تواند کشور را به‌سوی توسعه پایدار و رفاه عمومی هدایت کند. این مقدمه زمینه‌ساز درک اهمیت همکاری ملی و مسئولیت جمعی است و مسیر مطالعه و بهره‌گیری از راهکارهای عملی را روشن می‌سازد.
امین عربی، کارشناس انرژی 

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی